دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

مراحل سیر و سلوک عرفانی:

از 5 مرحله تا 100 مرحله گفته شده است. در این جا 7 مرحله کلی گام های عرفانی بیان می گردد.

یقظه« بیداری» ، توبه، تقوا، تخلیه، تحلیه، تجلیه، لقا «فنا»

مرحله اول: یقظه« بیداری»

بیداری از خواب غفلت منظور است. برخی می گویند منتظرم تا در زندگی ام اتفاقی بیفتد! چنین افرادی بدانند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و همچنان انسان غرق گناه خواهد ماند. قرآن کریم می فرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ ؛ ای پیامبر بگو: من ما را به یک چیز موعظه می کنم: این که برای خدا به پا خیزید.» سبأ، 46

چگونه از خواب غفلت بیدار شویم؟ دقت در نعمت های الهی، دقت در زنگارهای گناهان، دقت در این که فرصت ها می گذرد و شب و روز در پی هم می ایند و می روند و منتظر ما نمی مانند.

مرحله دوم: توبه

یک حالت پشیمانی ایجاد شود. چگونه؟ متوجه شویم که گناه ما را از یاد خدا و از مسیر جدا می کند. متوجه شویم که هنگام گناه ، شادمان شده ایم و این شادی با رضایت خدا منافات دارد. دقت کنیم که اصلا تلاش نکرده ایم تا گناه را ترک کنیم.

مرحله سوم: تقوا

پس از انجام توبه ، روح خشیت و تقوا درونش ایجاد گردد. تقوا یعنی نگهداری خود از بدی و گناه. یعنی پرهیز از محرمات . تقوا ترس از خدا نیستف بلکه ترس از عذاب خداست. تقوا یک حالت قلبی، یک ملکه نفسانی مثبت و یک فضیلت اخلاقی است. آیه قرآن می فرماید: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ ؛ تا جایی که می توانید تقوا پیشه کنید. تغابن، 16.  خطبه همام در نهج البلاغه یا همان خطبه متقین در همین زمینه است.

طبق روایتی از امام صادق تقوا سه درجه است: تقوای عام(ترک محرمات و گناهان) تقوای خاص(ترک شبهات) تقوای خاص الخاص( گاهی امور حلال را هم ترک می کنیم)

امام صادق علیه‌السلام: التَّقوی عَلی ثَلاثَةِ اَوجُهٍ:تَقوی بِاللهِ وَهُوَ تَرکُ الحَلالِ فَضلاً عَنِ الشُّبهَةِ، وَهُوَ تَقوی خاصِّ الخاصِّ؛ وَتَقوی مِنَ اللهِ تَعالی وَهُوَ تَرکُ الشُّبهاتِ فَضلاً عَنِ الحَرامِ، وَهُوَ تَقوی الخَاصِّ؛ وَتَقوی مِن خَوفِ النَّارِ وَالعِقابِ وَهُوَ تَرکُ الحَرامُ، وَهُوَ تَقوی العامِ؛  تقوا سه‌گونه است: اول، تقوا از خوف آتش و عذاب که همان ترک حرام باشد و در واقع تقوای عوام است. دوم، تقوای از خدا (نه از خوف جهنم) که ترک شبهات است و این مرتبه تقوای خواص است. سوم، تقوای فی الله و آن ترک حلال برای دچار نشدن به شبهات است. (مصباح الشریعة،باب 83، ص38)

مرحله چهارم: تخلیه

تخلیه یعنی خالی نمودن نفس و روح از رذیلت ها. یعنی زدودن دل از رذایل اخلاقی تا دل آماده شود برای ورود فضایل اخلاقی. یعنی در راه ترک گناهان بکوشد. تا زمانی که حسادت و کینه و نفرت و بخل و طمع و خودخواهی از دل نرود، عشق و مهربانی و سخاوت و ایثار جایی نخواهند داشت.

                 ما درِ خلوت به روی غیر بستیم          از همه باز آمدیم و با تو نشستیم

مرحله پنجم: تحلیه

آراستن دل و قلب و درون به فضایل اخلاقی، تمرین بر کسب فضیلت های اخلاقی. کوشش در راه اطاعت دستورات الهی. زمانی که لشکریان جهل از دل رفتند، نوبت ورود لشکریان عقل است.(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید: اصول کافی، جنود عقل و جهل)

مرحله ششم: تجلیه

حاکمیت و تجلی نور الهی بر دل، انجام واجبات و ترک محرمات + انجام مستحبات و دوری از مکروهات تا اندازه ممکن. به تعبیر علامه حسن زاده آملی، این مرحله یعنی توجه کامل به احکام فقهی و رساله عملیه.

مرحله هفتم: لقا/ فنا

حدیث قدسی/ خداوند متعال می فرماید: من در جهان نمی گنجم، این جهان مخلوق من است. اما اگر می خواهی جایی برای من پیدا کنی، آن دل« قلب» مومن است. بحار، ج3، ص 55

انسان به این مرحله که رسید،  ذوب در خدا می گردد. به این مرحله که رسید، نه اندوهی از گذشته بر دل دارد و نه استرس آینده دارد. سرشار از آرامش است. قران کریم می فرماید: أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ؛ آگاه باشید که دوستان خدا نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهگین مى‏شوند.(یونس، 62)

مولای عارفان و متقین امام علی علیه السلام می فرماید: مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا وَ رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ بَعدَهُ و مَعَهُ وَ فِیهِ؛ به هیچ چیز نظر نینداختم، مگر این که خدا را پیش از آن ، و پس از آن، و همراه آن، و درون آن مشاهده کردم.( فیض کاشانی ، عین الیقین ، ج 1 ، ص 49 )

انسان به این مرحله که رسید یعنی به لقا که رسید، یعنی به فنای فی الله که رسید و فانی شد در خداوند، آن گاه می شود گوش خدا و خدا هم می شود گوش او.  او می شود چشم خدا و خدا هم می شود چشم او. او می شود زبان خدا و خداوند هم می شود زبان او؛ یعنی او هر آنچه که مورد رضایت خداستف می بیند و می شنود و می گوید، و در مقابل خداوند هم هر آنچه مورد رضایت اوست برایش مهیا می کند.

امام باقر علیه السلام به نفل از پیامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج و از زبان خداوند متعال: کُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ اَلَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ اَلَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ ؛  گوش او شوم که با آن بشنود و چشم او شوم که با آن ببیند و زبانش شوم که با آن بگوید و دستش شوم که با آن برگیرد، اگر دعا کند به درگاهم اجابتش کنم و اگر از من خواهش کند، به او ببخشم.( کافی، ج2 ، کتاب الإیمان و الکفر‏‏)

در مقابل بحث فنای فی الله و لقای خدا، بحث فریب خوردگان شیطان مطرح است که آنها کارشان به جایی می رسد که شیطان با چشم آنها می بیند و با زبان آنها سخن می گوید. امام علی علیه السلام( خطبه هفتم نهج البلاغه) می فرماید:   اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ ؛ شیطان را برای خود الگو قرار دادند و شیطان آنها را شریک خود قرار داد و در سینه آنها جا و مکان گرفت و با ملایمت با آنها آمیزش کرد و با چشم آنها نگریست و با زبان آنها صحبت کرد و به وسیله آنها بر لغزش ها مسلط و سوار شد و زشت ترین خطا ها را در نظر آنها زیبا جلوه داد . فعل آنها مانند فعل کسی است که شیطان در قدرت او شریک شده باشدو با زبان او باطل را بر زبان آورد.


حسین حاجی پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">