دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

۱۰۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است


حکمت 111 نهج البلاغه(فیض الاسلام) شامل پاسخ حضرت به پرسشی است که از ایشان صورت گرفته است. از حضرت علی علیه السلام سئوال می‌شود که خود را چگونه می‌یابید و حال شما چگونه است؟ امام علیه السلام در سه عبارتی که بیان می‌کند، توجه سئوال کننده و همه انسان‌های دنباله‌رو حقیقت را به مسئله مرگ معطوف می‌دارد و این که دنیا محل گذر است و انسان در این دنیایی که آن را پناهگاه خویش ساخته، هیچ‌گونه امنیتی ندارد؛ نه در باقی بودنش و نه در سلامتی‌اش.
                               



وَ قِیلَ لَهُ ( علیه‏السلام  )کَیْفَ تَجِدُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ کَیْفَ یَکُونُ حَالُ مَنْ یَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ یَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ یُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ

در عبارت اول، حضرت سخن از بقا و فنا دارد که هر چه بیشتر در دنیا می‌ماند، بیشتر به فنا و نیستی نزدیک می‌شود. سخن دوم حضرت، سخن از بیماری در عین تندرستی است.و فراز سوم حکمت، به جایگاه گذار دنیا اشاره می‌کند که نمی‌تواند پناهگاه امن انسان باشد؛ زیرا در هر صورت، مرگ او را از آنجا بیرون می‌آورد و به عالم دیگر رهسپار می‌سازد.


حسین حاجی پور


کمیل، یکی از یاران خاص حضرت علی علیه السلام است. امام علیه السلام در حکمت نورانی 139به مسئله علم و تقسیم‌بندی انسان‌ها بر اساس علم می‌پردازد و در مقام مقایسه علم با ثروت، امتیازات علم را برمی‌شمارد. پس از بیان این مطالب، حضرت از نبود افراد شایسته برای کسب علوم و اسرار علوی شکوه می‌کند و بیان می‌دارد انسان‌های تیزهوش اما جاه‌طلب و فرمانبرداران بی بصیرت که علم را در جهت کسب مطامع دنیوی استفاده می‌کنند، قابل اعتماد جهت کسب معارف الهی نیستند. امیرمومنان در پایان با برشمردن ویژگی‌ امامان، آنها را شایسته کسب علوم دانسته و تصریح می‌کند علوم و اسرار الهی از طریق آن بزرگواران بر روی زمین باقی خواهد ماند.


حسین حاجی پور


جسم ما اعضا و جوارحی دارد و همه آنها دارای تعادل هستند، با تعادل و همکاری آنهاست که بدن سالم است.
روح ما نیز دارای نیروهایی است که با هماهنگی و اعتدال حاکم بر آنها روح به نشاط و شادابی و سر زندگی دست می یابد. اگر تعادل قوا به هم بریزد، بیماری های مختلفی نصیب انسان می گردد. فرض کنید بعد ترس ما بیش از حد فعال باشد یا جنبه محبت ما بر کارکرد فکری ما بیش از اندازه موثر واقع شود، چه اتفاقی می افتد؟!


حسین حاجی پور


رسانه کثیر الاستعمال تلویزیون جایگاه ویژه ای نزد مخاطبان پیدا کرده و به همین جهت کارکرد آن در اموری نظیر سرگرمی، آموزشی، تربیتی و... هدف گذاری شده است.
البته واقعا جنبه فرهنگی اعتقادی آن یا همان هدف تربیتی اش بسیار مهم و حیاتی است، اما آیا به راستی در چنین ملاحظه ای موفق است یا خیر؟ به تعبیر دیگر آیا تلویزیون توانسته ایمان و باور دینی مخاطبان را افزایش بدهد یا خیر؟
فرضیه حاضر با توجه به این که باید بین اعتقاد و عمل تفاوت قائل شد، می گوید: اگر چه تلویزیون می تواند در ساختار اعتقادی آگاهی بخشی مطلوبی داشته باشد، ولی انسان ها را در مقام عمل به ورطه تساهل می کشاند. و از آنجا که بی عملی و یا تساهل در رفتار دینی به تدریج تاثیر زیادی بر کاهش ایمان دارد، ازاین رو می توان گفت کاهش ایمان یکی از عوارض افزایش جذب به سمت تلویزیون است. البته ادعای فوق بر استفاده ازظرفیت بالای این رسانه تاکید می کند، مشروط بر آن که خلأ مذکور به گونه دیگری تکمیل گردد.


حسین حاجی پور


یکی از راه های تفسیر آیات شریفه و فهم روایات، مفهوم شناسی واژه هاست. در این بین مفاهیم هم خوان نقش مهمی دارند. باید کاوش عمیق صورت بگیرد که گستره معنایی هر واژه تاکجاست و تمایزات واژه ها به چیست. به عنوان نمونه اگرچه امتحان و تمحیص و بلا و ابتلا و فتنه در یک ردیف معنایی قرار دارند، ولی پژوهشی تفصیلی می طلبد که جایگاه واقعی هر کدام در آیات و روایات معلوم گردد.


حسین حاجی پور