دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج


جایگاه علم و عالم و علم آموزی بر کسی پوشیده نیست، اما علم نافع کدام است؟چه دانشی به صاحبش سود خواهد رساند؟با توجه به اجتماعی بودن انسان و تاثیر گفتار و رفتار وی بر سایر همنوعان و با لحاظ این که دانش او در اجتماع خویش موثر است، فهم علم نافع بیشتر نمایان می شود. در پاسخ پرسش فوق، دو عنصر الهی بودن و اجتماعی بودن انسان مدخلیت دارد، بنابراین علمی مفید است که بر دو مبنای مذکور در حال فراگیری و انتشار باشد. به همین جهت اگر کسی دانشی چشمگیر در رشته و حوزه ای داشته باشد، در عین حال با دو محور پیش گفته در تضاد باشد، دانشش سودمند نخواهد بود. به عنوان مثال کسی که دانشش را در جهت خلاف آرمان های جامعه اسلامی ترویج کند، به بیراهه هایی قدم گذارده که اولین و آخرین زیانکار خود اوست. آن چه معلوماتی است که درجهت تقویت یکی از ابعاد متعدد نظام اسلام نشر پیدا نکند؟ آیا جز علم سکولار نامی خواهد داشت؟ البته تقویت علمی نظام اسلامی می تواند مستقیم و بی واسطه یا غیر مستقیم و با واسطه های مختلف باشد.


حسین حاجی پور


در هر علم و موضوع مورد ملاحظه ای، تحلیل های تخصصی و عمومی نقش ویژه ای در بالندگی و پویایی آن علم و یا موضوع دارند. برعکس آن هم درست است.
پرسش: کدام تحلیل ها رشد دهنده و بالنده اند و کدام تحلیل ها سقوط دهنده و وبال اند؟ ممکن است گفته شود تحلیل های واقعی چون بر اساس واقع اند و معمولا واقع، نازیبا، تلخ و نا امیدکننده است، از این رو فاقد ارزش بوده، از آن طرف نیز ممکن است گفته شود تحلیل های آرمانی، مناسب شرایط موجود نیست و فقط دلخوش کننده هایی است که هیچ گاه شرایط زمانه را درک نمی کند.
اما وجه سومی قابل ترسیم است که هر دو نوع تحلیل گذشته را در خود جای می دهد و آن تحلیل مطلوب است. تحلیل مطلوب در یک مسئله علمی هم به واقعیات موجود توجه دارد و هم بر اساس آرمان ها نظر می دهد.
مثلا در تحلیل های سیاسی و جنگ های سفیانی مسلک غربی-داعشی امروزی هم باید خطر را احساس کرد و هم باید آرمان مهدوی انتظار را مورد ملاحظه داشت.


حسین حاجی پور


انسان، موجودی پیچیده و به تعبیر عرفا جهان بزرگ است. او در عین داشتن قوای طبیعی و غرائز حیوانی، از نیروها و توانایی هایی برخوردار است که نقطه متمایزکننده او از تمام آفریدگان است. با این وجود البته اما وی به حداقل توانایی ها و بهره مندی های خویش اکتفا کرده، معمولا زندگی اش بر خواست های طبیعی و غرائز می چرخد.هرگاه غریزه به او فرمان شهوت یا غضب یا سایر موارد حتی مثبت می دهد، او می پذیرد. اما ارزش انسانی زمانی است که وی از این مرحله فراتر رفته، حق انتخاب خویش را بهره مند گردد.متاسفانه ما بیشترجاها بر اساس خواسته های طبیعی و حیوانی خودمان رفتار می کنیم و خود را از اختیار و حق انتخاب که قطعا ما را به کمال می رساند، محروم می کنیم. ارزش انسان به انتخاب و اختیار و تصمیم های ارادی اوست.



حسین حاجی پور


پس از آن که ابلیس به واسطه استکبارش مغضوب رب العالمین واقع شد، قسم خوردکه تمام مردم(به جز خالص شده ها) را گمراه خواهد کرد. چند نکته در گزاره های قرآنی مرتبط(گویا در سه آیه شریفه ذکرشده)وجود دارد: اول آن که ابلیس تنها شیطان حاضر نیست، بلکه طبق نص و صراحت قرآن برخی انسان هم به چنین پستی سقوط می کنند. دوم آن که ابلیس به تنهایی نمی فریبد. به خصوص درنظم نوین امروزی اش سیستماتیک و گروهی و حزبی عمل می کند.سوم آن که شیطان خوب می داند سقوط همه انسان ها تا قعر جهنم امکان پذیر نیست و مثلا نمی شود همگی را قاتل یا بی نماز یا... قرار داد. همین که شیطان توانسته باشد انسان ها را با طراحی اهداف متوسط و سطح پایین از هدف عالی خلقت و از افتادن در مسیر کمال و قرب الهی و عبودیت و بندگی خدا باز دارد، در فرآیند گمراه نمودنش موفق بوده است. به نظر می رسدغالب طراحی های امروزی در بیشتر امور با هدف سرگرمی ارایه می شود.


حسین حاجی پور


بحث و سوال پیش رو بدبینانه و افراطی قلمداد نشود، بلکه زاویه و نگاهی به یک موضوع روز است.
معرفت و شناخت و آگاهی، رمز و راز موفقیت و قدم گذاردن در وادی رشد وکمال، و بروز خلاقیت هاست. غالبا انسان ها به خاطر ناآگاهی ها و ندانسته ها و جهل ها در دام گناه و سقوط غلتیده و لغزیده اند. اما بشر امروزی ازفرط اطلاعات افسارگسیخته در حال انفجار هویت است! اطلاع پراکنی گسترده با انتشار علم و دانش متفاوت است. علم به مرور ظرفیت های وجودی انسان ها را افزایش می دهد و هرچه متعلم، فراگیرتر می شود، افتادن در مسیر رشد و کما راحت می گردد. اماآیا اطلاع پراکنی های شبکه های گوناگون اجتماعی چنین است و ظرفیت ساز ساختار وجودی انسانی است یا آن که مخاطبان(به خصوص مخاطب عام) با انبوهی از داده های گوناگون و متضاد مواجه اند؟ آیا فرض دوم به بحران هویت دامن نخواهد زد؟ در هر صورت پرسش فوق، نیازمند تأمل زیادی است.


حسین حاجی پور