ماجرای ظلم به
سقراط، زندانی شدن وی، و گفتگوی کرایتون با او برای فرار از زندان مشهور است، اما
سقراط بحث عصیان مدنی را مطرح می کند که مبتنی بر نوعی نظریه قرارداد اجتماعی است
و به موجب آن هرچند یک شهروند ازمنافع حکومت بهره مند می شود،باید ازقانون های آن
نیز پیروی کند.بنابراین فرار از زندان کاری ضد اخلاقی محسوب می شود.
ادعای سقراط هرچند ظاهرا موجه به نظرمی رسد، درعین حال دلیلش با ارزیابی روایی
صحیح نمی نماید: چراکه روایات از اعانه بر ظالمین به هر طریقی منع می کنند.حتی
دادخواهی مومنان برای رفع دعوا نزد قدرتمندان غاصب ظالم ممنوع است. البته تفکیک
ناپذیری اخلاق و شرع در این مسئله قابل اعتناست وشبهه مقدر را پاسخگو خواهد بود.
باتوجه به خدشه پذیری دلیل سقراط، یا باید سراغ دلیل دیگری رفت و یا باید از مدعا
دست برداشت. البته مسئله قابل تأمل جدی تری است.