این مطلب نظر
شخصی است، اما با تأمل ارائه می شود. تا چند سال پیش که جسته و گریخته فلسفه می
خواندم، به مرور زمان یک مطلب علمی برایم مبنا و اصل واقع شد، به گونه ای که غیر
آن را به طور قاطع خلاف واقع می دیدم. سالیانی گذشت. در محضر استادی تلمذ کردم که
خلاف آن مبنا و خلاف مبانی وابسته اش را معتقد بود. مانند سایر رفقا با دلایل
گوناگون در پی اثبات ادعای حک شده فکری خویش بودم. درعین حال با استناد به آیات
بینات قرآنی از طرف استاد، واقع جلوه ای دیگر داشت. مدت ها گذشت و کنجکاوی و جست و
جوگری مرا به کاوش واداشت. اکنون نه به طورقاطع به این رهنمون شده ام که قاطعیت
ابتدایی ام به خاطر آگاهی اندک و محدود بوده. البته کنکاش همچنان مداوم است...
کاش قبل ادعاها کمی بیندیشیم و قطعیت و جزم را درهر موردی مدعی نشویم.