معرفی اجمالی
جرجی / جورجی
تاریخ تولد:۱۱ جمادیالثانی ۱۲۷۸ق برابر با ۱۴ دسامبر ۱۸۶۱
محل تولد: بیروت
درگذشت: ۲۷ شعبان ۱۳۳۲ برابر با ۲۲ ژوئیه ۱۹۱۴
سن: ۵۲ سال
محل درگذشت: قاهره
شغل: نویسنده، روزنامهنگار، ویراستار، آموزگار، استاد دانشگاه
دین: مسیحیت
مذهب: ارتدوکس یونانی
جرجی زیدان کیست؟
جرجی زیدان، ادیب، مورخ و روزنامه نگار لبنانی مسیحی در جمادی الآخر سال 1278 هـ ق، در خانواده ای فقیر و تنگدست در بیروت به دنیا آمد.
نام پدرش حبیب بود و اهل روستای «عین عنوب» که با خانواده اش به بیروت مهاجرت کرده و آنجا در یک اغذیه فروشی کار می کرد.
او بی سواد بود و فقط خواندن و نوشتن و کتاب مقدماتی را ضروری می دانست. از این رو، زیدان را در 5 سالگی به مدرسه «کشیش الیاس شفیق» مسیحی فرستاد تا بعدا در اغذیه فروشی به او کمک کند.
زیدان بعد از دو سال درسهای اولیه، مدرسه «الشوام» رفت و در آنجا حساب، صرف و نحو، خوش نویسی و کمی زبان فرانسه را یاد گرفت، در نه سالگی به یک مدرسه دیگر رفت و در 11 سالگی با اصرار پدرش، تحصیل را رها کرد.
یکسال در اغذیه فروشی پدر و دو سال در یک کارگاه کفاشی کار کرد و دوباره به مغازه پدرش برگشت.
او در 15 سالگی به مدرسه شبانه رفت و با تلاش زیادی، زبان انگلیسی را یاد گرفت که همان زمان تألیف فرهنگی انگلیسی به عربی را شروع کرد ولی ناتمام ماند.
زیدان در همان اغذیه فروشی با بزرگانی چون «ابراهیم الیازجی» شاعر، روزنامه نگار و منتقد، و عبدالله بستانی شاعر و نمایشنامه نویس آشنا شد و به عضویت گروه «جمعیة شمس البر» که شعبه ای از جمعیت جوانان مسیحی در انگلستان بود، درآمد.
در این گروه، باز با افراد دیگری از جمله اسکندر البارودی آشنا شد که با تشویق ها و راهنمایی های او، تصمیم گرفت به دانشکده پزشکی برود.
دو ماه دروس مقدماتی را نزد بارودی خواند و در 1298 در رشته پزشکی به کالج «پروتستان سوری» رفت. در همان سال اول، شاگرد ممتاز شد.
در سال دوم با چند دانشجوی دیگر، نسبت به احقاق حقوق خود وکالتی های دانشکده، به عنوان اعتراض، به کلاس نرفت که پس از کشمکش های زیاد، دانشگاه تصمیم گرفت و دانشجویان معترض را اخراج کرد.
او در سال 1300، در رشته داروسازی امتحان داد و مدتی این رشته را خواند ولی آن را رها کرد و برای ادامه تحصیل به مصر رفت.
بعضی ها می گویند که قبل از سفر به مصر، به عضویت فراماسونری، درآمده بود ولی به گفته «فیلیپ» این وابستگی در بیروت سندی ندارد ولی بدون شک در مصر، او عضو خاص این گروه شد.
ابتدا می خواست در مصر، رشته پزشکی خود را ادامه دهد، ولی با پیشنهاد صاحب روزنامه "الزمان" مشغول کار شد و در همان سال در حمله انگلیس به سودان و قیام مهدی سودانی، به سمت مترجم امنیتی به ارتش انگلیس پیوست.
در سال 1302 مجددا به بیروت برگشت و زبانهای عبری و سریانی را یاد گرفت و به عضویت «المجمع العلمی الشرقی» درآمد.
سال 1303، اولین کتاب او با عنوان «الالفاظ العربیه والفلسفه اللغویه» در بیروت چاپ شد که بعد از انتشار آن، عضو انجمن سلطنتی آسیایی شد.
در همان سال به لندن مسافرت کرد و در آنجا با آثار مستشرقان آشنا شد و دوباره به قاهره برگشت و در مجله «المقنطف» استخدام شد.
او در آنجا کارهای اجرایی می کرد به طوری که بعد از یکسال و نیم همکاری، فقط یک مقاله به چاپ رساند. سال 1306، از سمت خود کناره گرفت و دو سال معلم عربی در مدرسه شد.
در سال 1308 ازدواج کرد و سپس با مشارکت یکی از دوستانش چاپخانه کوچکی تأسیس کرد ولی یکسال بعد از او جدا شد و خودش به تنهایی مشغول کار در چاپخانه شد.
او در سال 1309، مجله «الهلال» را تأسیس کرد و دفتر این مجله محل رفت و آمد مستشرقانی چون «نولدکه» «مارگلیوت» و کسانی که به مصر می آمدند، بود.
جرجی زیدان، از سال 1326 تا 1331، سفرهایی به استانبول، اروپا، و فلسطین داشت.
اگرچه در سال 1328، دانشگاه قاهره از او برای تدریس تاریخ اسلام دعوت کرد ولی با اعتراض شدید مسلمانان روبرو شد که انتخاب یک مسیحی برای تدریس تاریخ اسلام، شایسته نبود. لذا او از این سمت، کناره گیری کرد.
او در شعبان سال 1332 هـ ق، در سن 54 سالگی در منزل خود در قاهره، به طور ناگهانی درگذشت.
آثار
الف. تاریخ
1.تاریخ مصر ۱۸۸۹
2.تاریخ فراماسونها ۱۸۸۹
3.تاریخ ملل ۱۸۹۰
4.تاریخ یونان و روم ۱۸۹۹
5.تاریخ تمدن اسلامی ۱۹۰۲-۱۹۰۶
6.تاریخ عرب قبل از اسلام ۱۹۰۸
ب. داستان های تاریخی
1.المملوکالشارِد ۱۸۹۱
2.اسیر المهتدی ۱۸۹۲
3.استبداد ممالیک ۱۸۹۳
4.جهاد المحبین ۱۸۹۳
5.أرمانوس مصری: داستان گشودن مصر بدست عمروعاص ۱۸۹۶
6.دختران غسان ۱۸۹۷/۹۸
7.عذراء قریش: داستان کشتهشدن عثمان و جنگهای جمل و صفین ۱۸۹۹
8.هفده رمضان: داستان کشتهشدن علی ابن ابیطالب ۱۹۰۰
9.پیشوای کربلا: داستان کشتهشدن حسین ابن علی ۱۹۰۱
10.حجاج بن یوسف: درباره سیاست دوران بنی امیه ۱۹۰۲
11.فتح اندلس ۱۹۰۳
12.شارل و عبدالرحمن: داستان پیروزیهای اسلام در اروپا ۱۹۰۴
13.ابومسلم خراسانی ۱۹۰۵
14.عباسه دختر هارون الرشید ۱۹۰۶
15.امین و مامون ۱۹۰۷
16.عروس فرغانه: داستانی در مورد زمان المعتصم و پایتخت شدن سامرا ۱۹۰۸
17.احمد بن طولون: داستانی در مورد مصر در قرن سوم هجری ۱۹۰۹
18.عبدالرحمن ناصر:در مورد دوران زرین اندلس ۱۹۱۰
19.خیزش عثمانی:درباره اوضاع سیاسی دوره عبدالحمید دوم ۱۹۱۱
20.دختر قیروان ۱۹۱۲
21.صلاح الدین ایوبی ۱۹۱۳
22.شجر الدر ۱۹۱۴
ج. ادبیات
1.زبان عربی و فلسفه زبانی ۱۸۸۹
2.تاریخ ادبیات عرب ۱۹۱۱
د. مجله الهلال ۱۸۹۲-۱۹۱۴
نکاتی درباره جرجی زیدان:
اولین مسیحی افشاگر خطر صهیونیسم
در نمایشگاه بین المللی کتاب قاهره با برپایی مراسمی، 150 امین سالروز ولادت جرجی زیدان ادیب، مورخ و روزنامه نگار لبنانی مسیحی جشن گرفته شد و این ادعا مطرح گردید: جرجی زیدان اولین اندیشمند عربی است که خطر صهیونیسم را برای فلسطینیان، جهان عرب و اسلام، پیش از صدور اعلامیه انگلیسی بالفور در کتابش تحت عنوان سفر به فلسطین هشدار داده است. زیدان طی سفری به فلسطین از همه شهرک های صهیونیستی احداث شده در فلسطین بازدید کرد و شرح حال آنها را در چند بخش کتابش نوشت و به این مهم اشاره کرد که اگر وضع به همین منوال پیش برود، بخش های عمده ای از سرزمین فلسطین از این سرزمین جدا خواهد شد.
بیانیه بالفور/ Balfour Declaration
بیانیه بالفور، نامهای تاریخی بود که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودیتبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در فلسطین» خبر دادهشد. در واقع بیانیه بالفور، سرآغاز تلاش در عرصه بینالمللی برای تاسیس کشوری به نام اسرائیل به شمار میرود.
فراماسونی بودن جرجی زیدان
جرجی زیدان در سال 1300، مدتی در رشته داروسازی درس خواند، ولی آن را رها کرد و برای ادامه تحصیل به مصر رفت. بعضی ها می گویند قبل از سفر به مصر، به عضویت فراماسونری، درآمده بود ولی به گفته «فیلیپ» این وابستگی در بیروت در بیروت سندی ندارد، ولی بدون شک در مصر، او عضو خاص این گروه شد.
فراماسونری:
فراماسونری جنبشی لیبرال بوده که با شعار «برابری، مساوات، برادری» شکل گرفت و گفته می شود نقش برجسته ای در انقلابهای بزرگ معاصر مانند انقلاب امریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در امریکای جنوبی داشته است. عقاید لیبرالی جنبش فراماسونری باعث واکنشهای مذهبیان و بنیادگراها و ملیگرایان شده و آنها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی می کنند. و برخی مسلمانان وجه دجال بودن این سازمان مخفی را بعید نمی دانند. همچنین اعتقاد برخیها به داستان معبد سلیمان باعث نفرت گروههای ضد یهود از فراماسونری شدهاست. این گروه از ابتدا با حالت مخفی و با منشأ بریتانیایی تأسیس شد.
موسس مجله الهلال
در سال 1309، مجله «الهلال» را تأسیس کرد و دفتر مجله محل رفت و آمد مستشرقانی چون «نولدکه» «مارگلیوت» و کسانی که به مصر می آمدند، بود. این مجله که در کنار مجله المقتطف، در صدر مجلههای پیشرو و پرشمار کشورهای عربی قرار گرفت، بیشتر به مسائل ادبی، تاریخی، اجتماعی و کمتر به سیاست میپرداخت. الهلال در برپایی نهضت جدید ادبی در مصر و سایر کشورهای اسلامی تأثیر بسیار داشت و بعد از مرگ زیدان، فرزندانش امیل و شکری انتشار آن را به عهده گرفتند. انتخاب نام «الهلال به خاطر نماد وقت نزد مسلمانان است.
پرکارترین و برجسته ترین نویسنده در زمان خویش
می گویند او جزو پرکارترین و برجسته ترین نویسندگان قرن سیزده و اوایل قرن چهارده بوده؛ یعنی پرکارترین نویسنده قرن نوزده و اوایل قرن بیست میلادی.
کناره گیری از سمت تدریس در دانشگاه قاهره
اگرچه وی در سال 1328 با اصرار مسئولان وقت دانشگاه قاهره، مشغول به تدریس شد، ولی با اعتراض شدید مسلمانان مبنی بر این که انتخاب یک مسیحی برای تدریس تاریخ اسلام، شایسته نیست، او از سمت خویش کناره گیری کرد.
ادعای جنجالی جرجی زیدان درباره شیعه
وی در کتاب تاریخ ادبیات عرب مدّعی شده شیعیان، آثار مکتوب قابل توجّهی در تاریخ عرضه نکردهاند و نقش مؤثّری در پیشرفت علوم اسلامی نداشتهاند.
سه دوست جوان که از دانش آموختگان حوزه علمیه نجف و تربیت یافته فرهنگ شیعه بودند و عمیقا جریان فرهنگی شیعه را میشناختند، این ادعا را خلاف واقع دانستند و با یکدیگر هم پیمان شدند تا هر کدام به گونهای به او پاسخ دهند و جرجی زیدان را متوجّه خطای تاریخی بزرگش نمایند.
یکی از آن سه تن, علامه شیخ محمدحسین کاشفالغطاء (درگذشته ۱۳۷۳ قمری) بود که به نقد روش تحقیق این کتاب پرداخت و خطاهای متعدّد آن را بر شمرد و حاصل کار خود را به صورت کتابی به نام (النقود و الرّدود) (نقدها و پاسخها) منتشر ساخت.
دومین نفر، علامه سید حسن صدر بود که کتابی با نام (تأسیس الشیعة الکرام لعلوم الاسلام) (بنیانگذاری علوم اسلامی به دست شیعه) منتشر نمود و محقّقان را متوجّه جنبههای ناگفته تاریخ علوم اسلامی نمود.
سومین نفر، علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی(صاحب الذریعه) بود که با کوششی زیاد , کتابخانههای سراسر کشورهای اسلامی را کاوید و از میان کتابهای آنها نزدیک به شصت هزار کتاب شیعی را شناسایی کرد و بدین ترتیب توانست (کتاب شناسی بزرگ شیعه) را از آغاز تاریخ اسلام تا عصر خویش تدوین کند. این کتاب شناسی که نگاهی به هزار و سیصد سال فعالیت علمی شیعه دارد, طی حدود سی جلد و با عنوان (الذریعة الی تصانیف الشیعة) (راهنمای آثار مکتوب شیعه), پاسخ مشروحی به ادّعای جرجی زیدان بود که بعدها این اثر, منشأ تحقیقات تازهای در باب مکتوبات شیعه گشت و آثار فراموش شده را باز شناساند.
جرجی زیدان، مؤسس داستان مدرن عربی
گفته شده جرجی زیدان مسیحی، با داشتن ذهنی فعال و دارا بودن گنجینه ی لغات عربی، دوست خوب تاریخ عرب و فرهنگ اسلامی بود. اگر چه کتاب های تاریخی خود را با خیالی اسطوره ای می نوشت، اما مردم عادی از خلال این آثار بدیع و نوآوری های آن با تاریخ و فرهنگ خود آشناتر می شدند. او مؤسس داستان مدرن عربی است.
زیدان در بخش اول کتاب « تاریخ تمدن اسلامی » به تشریح ترفندهای خود می پردازد و می گوید:
خواندن تاریخ صرف به خصوص در کشورهای عربی، کار سنگینی است.
علوم نزد ما دوران کودکی خود را می گذراند.
می بایست در داستان های تاریخی ترفندهای تاریخی به کار ببریم تا جذابیت بیشتری فراهم آید.
صرف ورود به علوم، خوانندگان ما را از خواندن می ترساند؛ لذا برای رهایی از این معضل بهترین وسیله همان داستان است.
سبک نوشتن داستانی جرجی زیدان به شدت متأثر از سبک نویسندگان فرنگی زمان خویش بود که مطالب علمى و تاریخى را به صورت رمان و داستان انتشار می داده اند.
روش شناسی تاریخی جرجی زیدان
الف. بیشتر آثار وی به صورت نگارش داستانی و روایت های تاریخی است.
جرجى زیدان درباره سبک داستانی تاریخ نویسی خود، اساس داستان نویسی تاریخى اسلام را آماده سازی فکری خوانندگان خویش براى مطالعۀ عمیق تر یک دورۀ تاریخى علمى ادبى مهم آماده معرفی می کند که آن دورۀ تاریخى مهم، ۵ جلد تاریخ تمدن اسلام است و ترجمۀ فارسى آن توسط مؤسسۀ مطبوعاتى امیرکبیر انتشار یافته است.
خود جرجی زیدان در مقدمه کتاب تاریخ تمدن اسلام تصریح می کند: هرموقع فرصتى به دست می آمد، مطالبى از تاریخ اسلام با تناسب موقع و زمان منتشر می ساختیم و اذهان عمومى را با درنظر گرفتن اختلاف طبقاتى و تفاوت مراتب علم و فهم آنها، براى شنیدن و خواندن تاریخ اسلام آماده می کردیم.
نشریات مزبور عبارت از داستان هائى بود که از تاریخ اسلام، ساخته و پرداخته ما بود و ضمیمۀ مجلۀ الهلال انتشار می یافت؛ مخصوصا ما حقایق تاریخى اسلام را به صورت داستان منتشر می کردیم تا مطالعۀ آن آسان باشد؛ چون براى عامۀ مردم، مطالعۀ حقایق تاریخى خستگىآور می باشد، به خصوص در ممالک عربى که علم و تمدن دوران کودکى خود را طى می کند؛ پس ناچار باید تدبیرى به کار برد و مردم را به مطالعه وادار نمود و البته بهترین وسیله، همان انتشار حقایق تاریخى به صورت داستان مىباشد.
زیدان 22 داستان تاریخی دارد که هفده داستان آن به تاریخ عرب و اسلام تا عصر صلاحالدین ایوبی بر میگردد، چهار داستان متعلق به تاریخ جدید مصر و یکی هم متعلق به تحولات عثمانی است.
او که تحتتأثیر و نفوذ داستاننویسان اروپایی، به خصوص والتر اسکات و الکساندر دوما ، بوده، گرچه نتوانسته به سطح هنری آنها برسد، اما بهر حال در ادبیات عرب موفق بوده است.
درباره داستانهای تاریخی زیدان گفته شده است که وی قصد داشته وقایع گذشته را در روند دگرگونی حیات سیاسی عرب روایت کند؛ ازاینرو، جنبه تعلیمی و سرگرمی داستان ها بر جنبه هنری آنها برتری دارد.
نجیب محفوظ درباره ی جورجی زیدان می گوید: او به ما یک نوع نگرش و داستان نوین روان و مطبوع ادبی و تاریخی هدیه کرد. اگر کسی به صراحت به پیشاهنگی و مؤسس بودن او اعتراف نکند، منکر حقیقت است و نسبت به خط سیر تاریخ نوآوری در جهان عرب جاهل است.
حسین مونس می گوید: او حلقه وصل میان نهضت علمى عرب و نهضت استشراق در اروپا و امریکا بود.
طه حسین می گوید: « جورجی زیدان یکی از سبک های ادبی اروپایی که همان داستان های تاریخی است را به ادبیات عرب عرضه کرد. وی از نظر فن نگارش، نویسنده ای بحث انگیز بود و درج احساسات و نگاه درام به قصه، چهارچوب اصلی آثار وی را تشکیل می دهد.
به تعبیر روشن تر او به مسئله ی احساسات و بارزه های دراماتیک عاطفی و تاریخی متداخل، برای انتقال مفاهیم خشک و گزارش وار در داستان اهمیت ویژه ای می دهد. هم چنین در ساخت داستان، ابعاد فنی و خیالی و مسائل تعلیم و تربیت و استفاده از حوادث تاریخی را در نظر می گرفت.
اصولا داستان های وی طرح سادهای دارند و محور اصلی این داستان ها، عشق مجازی به زیبایی زن است که غالباً مستند تاریخی ندارد. او واقعیتهای تاریخی را با این عشق مجازی میآمیزد و با نثری ساده و ایجاد کشمکش و تعلیق و هیجان، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند.
در هر صورت جرجی زیدان در تاریخ نویسی داستانی خویش سعی کرده اعراب را نسبت به گذشته ی درخشانشان یادآوری نماید و آنها را تشویق کند تا حافظه تاریخی برای زیست در دنیای امروز و آینده را پر بارتر نمایند.
او به تکرار و بازخوانی مجدد تاریخ عرب و ربط آن با مسایل جاری جامعه به شدت ایمان دارد. تکرار و تکرار راهی است که او برای انتقال مفاهیم دنبال می نماید.
کتاب تاریخ تمدن اسلامی و روش های آن
یکى از برجستهترین آثار زیدان، تاریخ تمدن اسلامى است که نخست به صورت مقالههاى مسلسل در مجله الهلال و سپس به صورت کتابى مستقل در پنج مجلد به چاپ رسید.
ساختار کتاب:
جرجی زیدان در ادامه مطلب به ساختار پنج جلدی کتاب اشاره می کند و می گوید:
جلد اول:
تمدن و اوضاع مردم عرب پیش از اسلام تا ظهور اسلام و کمى قبل از آن
حکومت عرب در دورۀ جاهلیت
اوضاع کعبه و قریش تا ظهور اسلام
چگونگى دعوت اسلام
انتشار اسلام
فتوحات اسلامى
خلفاى اموى
خلفاى عباسى
خلفاى اندلس (اسپانى) خلفاى فاطمى و غیره.
جلد دوم:
ثروت مملکت اسلامى
ثروت اهالى
تمدن و فرهنگ اهالى
روابط دولتهاى اسلامى با دولتهاى معاصر و مجاور
اوضاع و احوال خلفاء
مجالس آنان
تفریحات آنان
توجه آنان به علم و علما
توجه آنان به شعر و شعراء و ترتیب آمدوشد آنان نزد خلیفه
کاخهاى خلفاء
چگونگى پذیرائى آنان از مردم در مواقع رسمى
تجملات خلفاء
مرکب های خلفا
مهمانی هاى آنان
بذل و بخشش آنها
ساختمانهاى اسلامى
شهرهاى اسلامى و غیره.
جلد سوم: علم و ادب و صنعت و شعر در شام و عراق پیش از اسلام و چگونگى و تاریخ پیشرفت آن در اسلام و میزان ترقى آن.
جلد چهارم: راجع به اوضاع و عادات اجتماعى عصر درخشان
جلد پنجم: در ارتباط تمدن اسلام با تمدن غرب صحبت مىشود
دیدگاه های حمایت کنندگان و منتقدان درباره جرجی زیدان و کتاب تاریخ تمدن اسلامی:
دیدگاه طرفداران و حمایت کنندگان تاریخ نویسی جرجی زیدان:
پیش از جرجى زیدان و بعد از جرجى زیدان، مسیحیان و مسلمانان کتاب هائى درباره تاریخ تمدن اسلام و یا اسلام و اوضاع اسلام منتشر نمودهاند، اما کتاب تاریخ تمدن اسلام جرجى زیدان سه مزیت بر کتاب هاى مشابه دارد:
اول آن که: تاکنون کسى مانند جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلام را از حیث علم و ادب، سیاست، ارتش، ثروت، آداب و رسوم طبقهبندى نکرده است و این امتیاز مخصوص و منحصر به جرجى زیدان می باشد.
دوم آن که: جرجى زیدان احاطۀ کاملى به زبان و ادبیات عرب داشته، در محیط عرب بار آمده و مطالب را از منبع اصلى بدون واسطه اقتباس کرده است.
سوم آن که: جرجى زیدان نویسندۀ زبردستى بوده و تألیفات او عموما (و کتاب تاریخ تمدن مخصوصا) از حیث جمله و عبارت یک نوع شاهکار محسوب می شود.
چهارم آن که: به تصدیق دانشمندان مسلمان با آنکه زیدان خودش مسیحى بوده، ذرهاى از شرح محسنات تعالیم مقدسۀ اسلام فروگذار نکرده است.
اما دیدگاه برخی منتقدان:
برخی معتقدند زیدان تعمداً برای تحقیر عربها، تاریخ آنها را تحریف کرده است. زیدان تاریخ را برای اهداف خاصی تفسیر کرده است.
انتقاد بزرگ از زیدان درباره تقسیم بندی دوره های تاریخ اسلام:
وی تاریخ اسلام را به دو دوره بزرگ تقسیم کرده و می گوید:
دوره نخست: دوره تمدنى است که ما درصدد تبیین آن هستیم. این دوره با ظهور اسلام آغاز مىشود و با زوال دولت بنىعباس در عراق و آشفتگى مملکت اسلامى و تسلط مغولان بر آن پایان مىپذیرد.
1ـ عصر عربى اوّل: از ظهور اسلام تا پایان دولت اموى به سال 132 ق
2ـ عصر ایرانى اوّل: از قیام دولت بنى عباس در سال 132ق تا خلافت متوکل (سال 233ق )
3ـ عصر ترکى اوّل: از خلافت متوکل تا تسلط دیلمیان (سال 334ق) ؛
4ـ عصر عربى دوّم: از ظهور تا سقوط دولت فاطمى ؛
5ـ عصر مغولى: از وفات چنگیز خان تا درگذشت تیمور لنگ
دوره دوّم: دوره نهضت سیاسى است که پس از فروپاشى خلافت عباسى، با چیره شدن عثمانىها و احیاى خلافت اسلامى از طریق گروههاى سُنّى و پراکنده اسلامى و نیز ظهور دولت صفوى در ایران، و گرد آمدن گروههاى شیعى در زیر پرچم آنها ایجاد گردید.
اما عصر ترکى دوم، عصر دولت عثمانى است و عصر ایرانى دوّم، عصر دولت صفویه و جانشینان آنها در ایران است. این بخش، دوره دوّم تمدن اسلامى را تشکیل مىدهد که از دایره بحث ما بیرون است!
انتقاد: اگر موضوع بحث تاریخ تمدناسلامى است، چرا باید عنصر سیاسى، یعنى حاکمیت، موجب محدود شدن تمدن اسلامى به خلافت عباسى گردد. در حقیقت سخن زیدان در این زمینه کلى و مبهم است و مفهوم روشنى را افاده نمىکند.
هم چنین به رغم این که معیار تقسیم باید تمدنى باشد و نه تاریخى، ایشان از مباحث مربوط به تمدن اسلام در دوران پس از سقوط بنىعباس تا زمان حاضر چشم پوشیده که این به مفهوم تلقى پایان یافتگى تمدن اسلامى تا آن تاریخ است.
روش های تاریخ نویسی زیدان با تأکید بر سبک کتاب تاریخ تمدن اسلامی
افکار و علقه های جرجی زیدان نسبت به تاریخ اسلام، مدد رسان مناسبی در جهت تدوین وقایع تاریخی کتاب مذکور است.
وی در مقدمه کتاب می نویسد: شکى نیست که تاریخ اسلام یکى از مهمترین تواریخ عمومى جهان می باشد؛ زیرا تاریخ مزبور عبارت است از تاریخ تمدن سراسر جهان در قرون وسطى، و یا بهتر بگوئیم تاریخ اسلام مانند حلقهاى است که تاریخ دنیاى قدیم را به تاریخ جدید وصل می کند. از تاریخ اسلام، تمدن جدید سرزده و تمدن دنیاى قدیم با آن پایان یافته است. سالها بود که ما به مطالعۀ تاریخ اسلام مشغول بودیم و همین که از امور مجلۀ الهلال فارغ می شدیم، به تاریخ اسلام می پرداختیم و بر حقایق تاریخى اسلام تعلیق و حاشیه می نگاشتیم و یادداشت می کردیم به این امید که تاریخ مفصلى در آن باره بنویسیم.
در پى یافتن علل حوادث تاریخی
پیش از زیدان، تاریخنگار اسلامى به صورت «تاریخ خبر»، «صورت وقایع نگاشتى» و به شکل های فرعی «تاریخنگارى دودمانى»، «تقسیم برحسب طبقات» و «تنظیم تبارشناختى» خلاصه مىشد و آثار تاریخى در قالب «تواریخ عالم»، «تواریخ محلى یا ناحیهاى» و «تواریخ معاصر و خاطرات» ارائه مىگردید،اما زیدان نه یک مورخ روایتى،نه یک وقایعنگار و نه یک سالنامهنگار است، بلکه در مدح او گفته شده است که باید وی را فیلسوف و جامعه شناس تاریخ خواند که یکى از دورههاى مهم تاریخى جهان، یعنى دوره تمدن اسلامى را با شیوهاى علمى به نگارش در آورده است. وى همچون ابن خلدون، فیلسوف بزرگ تاریخ اسلامى، است، نه ناقل وقایع.
جرجی زیدان با نگاه فلسفى و علمى خویش، تاریخنگارى را، هم در صورت متحوّل ساخت و هم در محتوا. او به جاى همه اَشکال تاریخنگارى، شیوه نگارش تمدنى را برگزید و با دخالت دادن عنصر عقل و علم، بسیارى از خرافهها و گزافهها را از صحنه تاریخ اسلام زدود. پژوهشگران و کاوش گران افکار جرجی زیدان تاکید می کنند او به جاى تاریخ «رویدادنگار» به نگارش «تاریخ مفهومى» پرداخت و به جاى «تاریخ رسمى»، «تاریخ علمى» نگاشت، و گویى که این شیوه بیش از هر چیز به روشن شدن مسائل مربوط به شئون مدنى و احوال ادارى و مذهبى جامعه اسلامى کمک کرده است.
خود او مىنویسد:
مورخان در نگارش تاریخ اسلام تنها به نقل وقایع مهم مىپردازند، اما به اسباب ارتباط دهنده آنها با یکدیگر کم تر اشاره مىکنند و به گونهاى نیست که علت یابى و دقت در آنها موجب آسودگى خرد آدمى گردد و یا ذهن خواننده به حقیقت حال آن امّت پى ببرد. با وجود این ما آنان را در این کار معذور مىپنداریم، چرا که اوضاع زمانه، آنها را از پرداختن به علل حوادث باز مىداشته است، زیرا رویدادها به گونهاى هستند که مورخ باید یکى از دو سوى آنها را پیروز بداند، و آنان از همین مطلب پرهیز داشتهاند. شاید عذرهاى دیگرى نیز در کار بوده است، اما امروزه دیگر چنین موانعى وجود ندارد.
او در جای دیگری می نوسد: مورّخان اسلام، با وجود همه تلاشى که در تحقیق حوادث و تنقیح اسناد و مدارک آنها کردهاند، به ارتباط میان آنها توجه کمترى نشان دادهاند و به کشف علل حوادث نپرداختهاند و تنها به نقل حوادث برجسته بسنده کردهاند.
اهتمام جرجی زیدان به یافتن علل حوادث تاریخی، باعث شد تا در تاریخ نگاری اش به ریشه های شکل گیری تمدن اسلامی هم بپردازد، مطلبی که تا آن زمان کمتر به چشم می خورد.
زیدان معتقد بود اعراب عدنانى از استعداد تمدنسازى برخوردار بودند، ولى به دلیل اشتغال به منازعههاى داخلى، این استعداد امکان بروز نمىیافت. این وضعیت همچنان ادامه داشت تا آن که با یک تهاجم خارجى، آن هم خارجیان متمدن، راه ترقى خویش را پیدا کنند . مثلا تهاجم مردم حبشه در سال موسوم به عامالفیل موجب شد به خود بیایند و راه ترقى خویش را پیدا کنند.
کشف حقیقت تمدن اسلامى
از دیدگاه زیدان هر تمدنى ظاهرى دارد و باطنی. ظاهر تمدنها براى همگان قابل مشاهده است، مانند ثروت، شکوه، علم، ادبیات، صنعت ...
اما حقیقت تمدن، خیر و شر حاصل از آن است که تنها براى اهل پژوهش آشکار مىشود.
وى مىخواهد از رهگذر پرداختن به ظواهر به حقیقت تمدن اسلامى، یعنى خیر و شر حاصل از آن پى ببرد و در هر یک از دورههاى تاریخ اسلام میزان این خیر و شر و نیز علل و عواملش را کشف کند.