برخی بیانات مقام معظم رهبری درعظمت علامه طباطبایی
1. تفکرات مرحوم طباطبایى و مرحوم مطهرى این متفکران شیعه در زمینههاى اجتماعى و مباحث عمومى اسلام، عمیقتر از همه است.
2. در همین زمان خود ما، مرحوم علامهى طباطبایى (162) (رضوان اللّه علیه) در حدى بود که اگر منحصر به فقاهت مىشد، یقیناً به مرجعیت تقلید مىرسید. ایشان از علماى زمان خودش، اگر بیشتر نبود، کمتر نبود؛ اما فقاهت را به کسانى سپرد که مشغول فقاهت بودند
3. غزل علامهى طباطبایى (659) را خوانده است «همىگویم و گفتهام بارها/ بود کیش من مهر دلدارها» این غزلى است که عارفى، فیلسوفى، اهل معنایى گفته و پُر از معنویت است
4. سال 38 و 39 که بنده تازه به قم رفته بودم، مرحوم آقاى طباطبایى آن فیلسوف و عارف بزرگ جلسهى خواصى داشتند که روى روایتهاى مختلفى بحث مىکردند؛ مثلًا یک روایت را که آدم خیال مىکرد روایت معروفى است و همهى زوایاى آن شناختهشده است، از «کافى» انتخاب مىکردند، بعد آنچنان در آن تعمق مىکردند که ابعاد جدیدى از آن روایت براى حاضران در جلسه مکشوف مىشد.
5. جالب اینجاست که وقتى قید عدم تعبّد را جزو قیود حتمى و اصلى روشنفکرى ذکر مىکنند، نتیجه این مىشود که علّامهى طباطبایى، بزرگترین فیلسوف زمان ما که از فرانسه فلاسفه و شخصیتهاى برجستهاى مثل «هانرى کربن» به اینجا مىآیند و چند سال مىمانند تا از او استفاده کنند، روشنفکر نیست؛ اما مثلًا فلان جوجهشاعرى که به مبانى مذهب و مبانى سنّت و مبانى ایرانىگرى اعتقادى ندارد و چند صباحى هم در اروپا یا امریکا گذرانده، روشنفکر است؛ و هرچه در اروپا بیشتر مانده باشد، روشنفکرتر است! ببینید چه تعریف غلط و چه جریان زشت و نامناسبى به نام روشنفکر در ایران ایجاد شده بود!
6. ما باید مطالب زیادى در مورد ملّا صدرا، آیتاللّه طباطبایى و همچنین امام خمینى فقید، فراگیریم.
7. افکار فلسفى و قرآنى علّامهى طباطبایى و نظرات و افکار دینى و سیاسى و فقهى امام هم جزو برجستهترین است.
8. مرحوم آقاى طباطبایى رضوان اللّه علیه مىگفتند که پیغمبر و امیر المؤمنین و اولیاى خدا روى قلّه ایستادهاند و مردم را به این قلّه دعوت مىکنند.
9. درعینحال کسى مثل آقاى طباطبایى که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، اینطور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفى ما در جامعه و بین علماى دین محدود است. با بودنِ استادى مثل آقاى طباطبایى، جا داشت امروز تعداد زیادى استاد درجهى یک از تلامذهى ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقاى طباطبایى فرد فعّالى بود؛ بنابراین جریان فلسفىاى که به وسیلهى ایشان پایهگذارى شد، باید به شکل وسیعى گسترش پیدا مىکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقاى «بروجردى» بودیم و الآن هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه مىکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجهاش این شد. این نباید تکرار شود.
10. کسى مثل مرحوم علامهى طباطبایى (رضوان الله تعالى علیه) در حوزهى علمیهى قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولى؛ هم مىتوانست درس خارج فقهِ مفصلى بدهد؛ هم مىتوانست درس خارجِ اصول مفصلى ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کارى پرداخت که آن روز آن را لازم مىدانست.
11. معارف شیعى ما معارفى است که یک فیلسوفِ در غرب پرورشیافتهى با مفاهیم غربى و بزرگشدهى آشناى با معارف فلسفىِ غرب مثل هانرى کُربن را مىآورد دو زانو جلوى علامهى طباطبایى مىنشاند؛ او را خاضع مىکند و مىشود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. مىشود معارف شیعه را در همهى سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامى بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوفها
12. در همین قم، مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى، مرحوم علامهى طباطبائى، مرحوم آقاى بهجت، مرحوم آقاى بهاءالدینى (رضوان اللَّه تعالى علیهم) قلههاى تهذیب در حوزه بودند.
13. دوران ما با دمیدن خورشیدى چون امام خمینى که یگانهى دین و فلسفه و سیاست و خود یکى از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزهى درسى و تحقیقى پربرکت حکیم علامهى طباطبایى که استاد یگانهى مبانى ملّا صدرا در طول سى سال در حوزهى قم به شمار مىرفت، و تلاش تلامذه و همدورههاى آنان، بىشک دورهى بابرکتى براى فلسفه الهى است. و اکنون برپایى این گردهمایى بزرگ از فرزانگان ایرانى و غیر ایرانى مژدهى آگاهیهاى ژرفتر و گستردهترى در باب فلسفه ملّا صدرا مىرساند
14. شما جوان هم هستید. این فکر هم پیش نیاید که حالا ما مثلًا دو سال، سه سال، پنج سال آمدیم و از درس و بحث ماندیم. در شرح حال علامهى طباطبایى ملاحظه کردهاید که مىگفتند ایشان ده سال، دوازده سال به تبریز رفته و مشغول زراعت شدهاند...