بارها برای همه ما
پیش آمده تصمیم بر انجام کاری گرفته ایم، اما بارها هم بر اراده خود استوار نمانده
ایم. حال این اراده، انجام مستمر یک فضیلت یا ترک همیشگی یک رذیلت بوده. واقعا
دلیل آن چیست؟آیا نسبت به نیروی ارادی خودمان شناخت نداریم: نیرویی که به مثابه
معجزه خرق آور و شگفت انگیز است یا آن که نسبت به منفعت ها و یا ضررهای خود آن کار
نا آگاه یا غافلیم؟
به نظر می رسد هیچ کدام از این دلایل نمی تواند انسان را به طور مداوم مصمم نگه
دارد، اما آن چیزی که تاثیر فوق العاده ای بر پیوستگی عزم بر انجام یا ترک کاری
دارد و باعث می شود انگیزه ها همیشه در اوج بماند، به خاطر خدابودن است. مثلا
اگربر ترک گناهی نظیرغیبت کردن مصر هستیم، فقط دل سپردن به دستور الهی است و چون
خدا فرموده گناه است،آن را ترک کرده ایم.باتحلیل بیشتر چون عظمت و بزرگی خدا در
نظرمان جلوه نموده، بارغبت دستوراتش را اطاعت می کنیم و به هیچ تمایل نداریم
برخدای مهربان عزیزمان تجری نموده،گناه کنیم.
دریک کلام: بهترین انگیزه انجام یاترک کار،خداست.