دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

دغدغه‌ها و یادداشت‌ها

اللهم عجل لولیک الفرج

ریا یکی از رذائل اخلاقی است که با تحلیل های گوناگونی آسیب شناسی می شود و تبیین عقلی، یکی از آنهاست. بر این اساس خودیت و خود انسان را از چند جهت می توان دید: 1.خودی که دیگران انسان را آن گونه می بینند، 2.خودی که انسان دوست دارد دیگران او را آن گونه ببینند،3. خودی که انسان همان گونه هست(خود واقع) 4.خودی که انسان واقعا دوست دارد آن گونه باشد.
طبق شماره یک ریا شکل نمی گیرد: چون ارتباط مستقیمی با خود انسان ندارد. بیشتر ریا ها بر اساس شماره دوم است. در " خود واقعی" ریا معنا ندارد. بحث اصلی در گزینه خود آرمانی است. آیا اگر من دوست داشته باشم یک فضیلت یا فعل اخلاقی و یک خوبی را در وجود خود پر رنگ کنم و پیوسته بر آن پافشاری داشته باشم، جایگاهی بر ایجاد ریا خواهد بود؟ به تعبیر دیگر آیا ریا نسبت به امید و آرزو و تمنیات و آینده معنا دارد؟ شما بزرگوار به تکاپوی اندیشه بیشتر دعوت می شوید تا در فرصتی مناسب، تحلیلی عمیق نسبت به إرتباط خود آرمانی با ریا ارائه شود.


حسین حاجی پور

در تبلیغات امروزی، بر این نکته بسیار تاکید می شود که آن تبلیغی بسیار تاثیرگذار بوده که خود پیام گیرنده به عنوان پیام رسان به آگاهی بخشی اقدام کند.
شیوه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از شیوه های تبلیغی چنین پتانسیل و ظرفیتی را داراست که همه مردم به عنوان مبلغ دین باشند.

البته این اثرگذاری در صورتی است که آمران به معروف و ناهیان از منکر به کلام امام علی علیه السلام توجه داشته باشند که فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ‏ عَلَى‏ طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا [1][1]؛ ای مردم به خدا قسم شما را به طاعتی ترغیب نمی نمایم جز این که خودم به عمل به آن از شما پیشی می گیرم و از گناهی باز نمی دارم مگر این که قبل از شما از آن باز می ایستم.



[1][1] . نهج البلاغه،خطبه175


حسین حاجی پور

به هیچ وجه درمقام دفاع یا نقد بر شخص نیستم، اما یکی از اندیشمندان معاصر به عنوان یک فیلسوف درباره زندگی خویش می گوید: هیچ گاه بر مبنای مکتب فلسفی خاصی متوقف نشده و چندین بار تغییر موضع فلسفی داده و به مکتبی کامل تر رهنمون شده. اینجا مقام داوری نیست، ولی ماجراهای حضرت ابراهیم خلیل تداعی می شود: ایشان با آن که یک موحد است به سوی ستاره پرستان می رود و با آنها همنوا می شود و...
آیا ابراهیم علیه السلام نقش بازی می کند؟ حتما این گونه نیست؛ از پیامبرخداشایسته نیست.آیا آن حضرت از توحید دست برمی داشته؟قطعا خیر؛  با مقام نبوت و رسالت ناسازگار است.بلکه ایشان در مقام تحقیق بوده درعین تحقیق، دین خدا را تبلیغ می کرد.
نسبی گرایی نادرست است، اما از کجا معلوم که فهم های ما در مسائل مختلف کامل ترین دیدگاه باشد. این مدل تفکر که دستیابی های علمی خویش را همیشه ناقص ببینیم، پیوسته پویاست و ایستا نخواهدبود. دور خود حصار نکشیم


حسین حاجی پور

علاّمه طباطبایی درقامت یک متکلم، در اهم مسائل کلامی،‌ ابتکارات  قابل توجهی دارد؛ نظریه‌های بدیع و تقریرجدید ایشان ازبرهان صدیقین، برهان تمانع، تسری حرکت درهمه مقولات، اراده الهی، سلب حد ازخدا، وعدم تفاوت بین فاعل بالجبر و فاعل بالقصد از ابتکارات علامه است. علامه طباطبایی دیدگاهی نو در فرق بین نبی با رسول دارد و هم چنین تعریف جامع ومتمایز او از امامت با نگاه به هدایت از تعاربف تازه محسوب می گردد. نظریه استخدام یکی دیگر از ابتکارات ویژه علامه است.


حسین حاجی پور

تفاوت میل و نیاز
1.  نیاز همیشه واقعی و درست است. مثل نیاز به غذا، اما میل گاهی درست و گاهی کاذب و غلط است.
میل کاذب مثل این که فکر می کنیم گرسنه ایم ، اما واقعا گرسنه نیستیم.

2. غالبا منشآ نیاز، درونی است. به تعبیری غالبا عامل درونی باعث ایجاد نیاز می شود.. ولی شاید بتوان گفت که میل در اکثر مواقع ، عامل بیرونی دارد و محرک های بیرونی باعث میل ما به چیزی می شود.
دیگران شاید بتوانند برای ما میل سازی نمایند، ولی نیاز سازی خیر.

3. نیاز همیشه ضروری است که اگر در جهت رفع نیاز تلاش نکنیم، زندگی مان با اختلال روبرو می شود. اما میل، یک گرایش غیر ضروریِ انسانی است و شاید بتوان گفت بدون لحاظ امیال، زندگی کماکان ادامه دارد.
مثال: گرسنه ایم
1-  غذا می خوریم و رفع نیاز می شود.
2-  میل وارد معرکه می شود و  می گوید بیشتر بخور یا می گوید فلان نوشیدنی را هم کنارش بخور. با این تعبیر سوم می شود گفت که احتمالا امیال پس از ایجاد نیازها و رفع نیازها شروع می شود.

حسین حاجی پور